در سراشیبی که نامش زندگیست با همه بیگانگی هایم میروم درسکوت سرد و تاریک زمان بی هدف بی یار وتنها میروم میروم تاشاید در دشتی بزرگ درسراشیبی که نامش زندگیست باز آیم آنچه را گم کرده ام آن هم خونی که دنیا بر دل ما می کند جای ما هر کس که باشد ترک دنیا میکند هرگاه تنها میشوم با گریه یادت میکنم سخت است میدانم....ولی یک روز عادت میکنم



برچسب‌ها:
[ دو شنبه 18 آبان 1394برچسب:زندگی کن حتی بی نشونه, ] [ 1:6 ] [ shiva ]
[ ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد